امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dematerialize

ˌdiːməˈtɪəriəlaɪz ˌdiːməˈtɪəriəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive verb - intransitive
(از دست دادن شکل مادی) بی‌جسم شدن یا کردن، نامادی شدن یا کردن، ماده‌زدایی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dematerialize

  1. verb Become immaterial; disappear
    Synonyms:
    dematerialise immaterialize spiritize
    Antonyms:
    materialize
  1. adjective
    Synonyms:
    disincarnate

ارجاع به لغت dematerialize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dematerialize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dematerialize

لغات نزدیک dematerialize

پیشنهاد بهبود معانی