امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Demonstrable

dɪˈmɑːnstrəbl dɪˈmɒnstrəbl / / ˈdemən-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
قابل شرح یا اثبات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The fact that water freezes at zero degree (centigrade) is demonstrable.
- اینکه آب در صفر درجه یخ می‌زند، واقعیتی قابل‌اثبات است.
- He was demonstrably wrong.
- او به‌وضوح در اشتباه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد demonstrable

  1. adjective provable, evident
    Synonyms: ascertainable, attestable, axiomatic, certain, conclusive, deducible, evincible, incontrovertible, indubitable, inferable, irrefutable, obvious, palpable, positive, self-evident, undeniable, unmistakable, verifiable
    Antonyms: distorted, doubtful, obscure, undemonstrable, unverifiable, vague

لغات هم‌خانواده demonstrable

ارجاع به لغت demonstrable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demonstrable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demonstrable

لغات نزدیک demonstrable

پیشنهاد بهبود معانی