امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Denotation

    ˌdiːnoʊˈteɪʃn̩ ˌdiːnəʊˈteɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    تشخیص، تفکیک، علامت تفکیک، معنی و مفهوم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - This word has one denotation and several connotations.
    - این واژه یک معنی صریح و چندین معنی ضمنی دارد.
    - the denotation of plural forms by adding "s"
    - نشان دادن اشکال جمع با افزودن «s»
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد denotation

    1. noun explicit meaning
      Synonyms: implication, indication, signification, definition, meaning

    لغات هم‌خانواده denotation

    ارجاع به لغت denotation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «denotation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/denotation

    لغات نزدیک denotation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی