امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Desalt

American: ˌdiːˈsɔːlt British: ˌdiːˈsɔːlt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
نمک گرفتن از، نمک‌گیری کردن از

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد desalt

  1. verb Remove salt from
    Synonyms: desalinate, desalinize, desalinise

ارجاع به لغت desalt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desalt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/desalt

لغات نزدیک desalt

پیشنهاد بهبود معانی