امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Deserved

    dɪˈzɜrːvd dɪˈzɜːvd
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • سوم‌شخص مفرد:

      deserves

    • وجه وصفی حال:

      deserving

    معنی‌ها و نمونه‌جمله

    adjective
    درخور، مستحق، سزاوار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - His punishment was well deserved.
    - تنبیه او به‌طور کامل سزاوار بود.
    adjective
    منصفانه، عادلانه، به‌حق، به‌سزا
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد deserved

    1. adjective merited
      Synonyms: earned, justified, warranted, appropriate, suitable, right, equitable, rightful, proper, fitting, just, due, fit
      Antonyms: undue, excessive, inordinate

    ارجاع به لغت deserved

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «deserved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deserved

    لغات نزدیک deserved

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی