امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Desiccator

ˈdesəˌkeɪtər ˈdesɪkeɪtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    desiccators

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شیمی دسیکاتور (دستگاهی برای خشک کردن و هم‌دما کردن جسم مورد آزمایش در شرایط پایدار از لحاظ رطوبت و به ویژه در مورد مواد جامد و رسوبات)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Within the desiccator, hygroscopic substances remain dry.
- در داخل دسیکاتور، مواد هیگروسکوپی خشک باقی می‌مانند.
- We need a new desiccator for the lab.
- به دسیکاتور جدیدی برای آزمایشگاه نیازمندیم.
noun countable
خشک‌کن، خشک‌ساز (میوه و غیره)
- We stored the freshly picked herbs in the desiccator.
- گیاهان تازه‌چیده‌شده را در خشک‌کن نگهداری می‌کنیم.
- The desiccator removed moisture from the freshly harvested fruits.
- خشک‌ساز رطوبت میوه‌های تازه‌برداشت‌شده را از بین برد.
پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده desiccator

ارجاع به لغت desiccator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desiccator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/desiccator

لغات نزدیک desiccator

پیشنهاد بهبود معانی