امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Desired

dɪˈzaɪrd dɪˈzaɪəd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    desires
  • وجه وصفی حال:

    desiring

معنی

adjective C2
مطلوب، مدنظر، موردنظر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد desired

  1. verb Feel or have a desire for; want strongly
    Synonyms: wanted, wished, willed, relished, preferred, petitioned, needed, lusted, chosen, itched, indulged, hungered, hoped, gratified, fancied, craved, cared, aspired, yearned, pleased, urged, thirsted, satiated, sated, liked, requested
  2. verb Want, long for
    Synonyms: solicited, sought
    Antonyms: hated, distasted, disliked, disgusted, replied, answered
  3. verb Expect and wish
    Synonyms: yearned, wanted, aspired, honed, trusted, wished, pined, fancied, panted, longed, hankered, craved, ached, hoped
  4. adjective Wanted intensely
    Synonyms: craved
  5. adjective Greatly desired
    Synonyms: in-demand, coveted, sought-after

لغات هم‌خانواده desired

ارجاع به لغت desired

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «desired» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/desired

لغات نزدیک desired

پیشنهاد بهبود معانی