امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Detailed

dɪˈteɪld ˈdiːteɪld
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    details
  • وجه وصفی حال:

    detailing
  • صفت تفضیلی:

    more detailed
  • صفت عالی:

    most detailed

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B2
پرجزئیات، به‌ تفصیل، با جزئیات، مفصل، دقیق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a detailed plan
- نقشه‌ی مشروح
- She sent me detailed information about the project.
- اطلاعات دقیقی از پروژه برایم فرستاد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد detailed

  1. adjective itemized, particularized
    Synonyms: abundant, accurate, all-inclusive, amplified, at length, blow-by-blow, circumstantial, circumstantiated, clocklike, complete, complicated, comprehensive, copious, definite, described, developed, disclosed, elaborate, elaborated, enumerated, exact, exhausting, exhaustive, finicky, full, fussy, individual, individualized, intricate, meticulous, minute, narrow, nice, point-by-point, precise, seriatim, specific, specified, thorough, unfolded
    Antonyms: brief, cursory, inexhaustive, nonspecific, sparing, uncomplicated, undetailed

ارجاع به لغت detailed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detailed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detailed

لغات نزدیک detailed

پیشنهاد بهبود معانی