امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Detriment

ˈdetrəmənt ˈdetrəmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
گزند، زیان، ضرر، خسارت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Inflation has worked to the detriment of salaried people.
- تورم به زیان حقوق‌بگیرها بوده است.
- The land can be brought under cultivation without detriment to the environment.
- زمین را می‌شود بدون صدمه به محیط زیست زیر کشت آورد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد detriment

  1. noun disadvantage
    Synonyms: damage, disability, disservice, drawback, handicap, harm, hurt, impairment, injury, liability, loss, marring, mischief, prejudice, spoiling
    Antonyms: advantage, assistance, benefit, gain, help, profit

Collocations

ارجاع به لغت detriment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «detriment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/detriment

لغات نزدیک detriment

پیشنهاد بهبود معانی