امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Diabolic

    ˌdaɪəˈbɒlɪk ˌdaɪəˈbɒlɪk
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more diabolic

    • صفت عالی:

      most diabolic

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    شیطانی، اهریمنی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - the diabolic shape of Satan
    - شکل اهریمنی شیطان
    - his diabolic sneer
    - پوزخند اهریمنی او
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد diabolic

    1. adjective evil, fiendish
      Synonyms: atrocious, cruel, damnable, demoniac, demonic, devilish, hellish, impious, infernal, Mephistophelian, monstrous, nasty, nefarious, satanic, serpentine, shocking, unhallowed, unpleasant, vicious, vile, villainous, wicked
      Antonyms: gentle, kind, moral, nice

    ارجاع به لغت diabolic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «diabolic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diabolic

    لغات نزدیک diabolic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار