امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dichromatic

    American: ˌdaɪkroʊˈmætɪk British: ˌdaɪkrəʊˈmætɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    adjective
    دورنگه، دارای دو رنگ، دوفام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    adjective
    وابسته به رنگ کوری
    adjective
    زیست‌شناسی دورنگی
    لغات زیست شناسی در انگلیسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dichromatic

    1. adjective Having two colors
      Synonyms: bicolor, bicolour, bicolored, bicoloured, bichrome

    ارجاع به لغت dichromatic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dichromatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dichromatic

    لغات نزدیک dichromatic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی