امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dinky

ˈdɪŋki ˈdɪŋki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
شیک، زیبا، تمیز، کوچک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dinky

  1. adjective tiny, small
    Synonyms: bush-league, dainty, insignificant, lesser, Lilliputian, mini, miniature, minor, minor-league, neat, petite, secondary, second rate, small-fry, small-time, trim
    Antonyms: big, huge, large

ارجاع به لغت dinky

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dinky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dinky

لغات نزدیک dinky

پیشنهاد بهبود معانی