امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Directness

dəˈrektnəs / / daɪ- dəˈrektnəs / / daɪ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
(در نگرش و گفتار و غیره) صداقت، روراستی، صراحت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- ‘What's that?’ she asked with her usual directness.
- او با صراحت همیشگی‌اش پرسید: «این چیه؟»
- directness and vitality
- صداقت و سرزندگی
noun uncountable
سرراستی، مستقیم‌بودن
- Despite the directness of the route, the old road was terribly difficult.
- علی‌رغم مستقیم‌بودن مسیر، جاده‌ی قدیم بسیار صعب‌العبور بود.
- directness of address
- سرراستی آدرس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد directness

  1. noun The quality of being honest and straightforward in attitude and speech
    Synonyms: candor, candour, candidness, frankness, forthrightness
  2. noun Trueness of course toward a goal
    Synonyms: straightness, horizontalness, lineality, rectilinearity
    Antonyms: indirectness

لغات هم‌خانواده directness

ارجاع به لغت directness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «directness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/directness

لغات نزدیک directness

پیشنهاد بهبود معانی