معنی dis به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

dɪs dɪs dɪs

آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

گذشته‌ی ساده:
dissed
شکل سوم:
dissed
سوم‌شخص مفرد:
disses
وجه وصفی حال:
dissing

معنی‌ها

(اسطوره‌ی یونان) دیس (خدای جهان مردگان که نامش Pluto هم بود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

(اسطوره‌ی یونان) عالم اسفل، جهان مردگان (به آن: Hades هم می‌گفتند)

abbreviation

تخفیف (قیمت)

abbreviation

فاصله، دوری

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dis

noun God of the underworld; counterpart of Greek Pluto

Synonyms: orcus

ارجاع به لغت dis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «dis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dis

لغات نزدیک dis

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی