امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Discuss

dɪˈskʌs dɪˈskʌs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    discussed
  • شکل سوم:

    discussed
  • سوم‌شخص مفرد:

    discusses
  • وجه وصفی حال:

    discussing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive A2
بحث کردن، مطرح کردن، گفت‌وگو کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- to discuss the pros and cons of something
- علیه و له چیزی را مورد بحث قرار دادن
- The two leaders discussed the cold war and disarmament.
- دو رهبر، جنگ سرد و جنگ‌افزارزدایی را مورد بحث قرار دادند.
- Her latest article discusses Iran's economy.
- آخرین مقاله‌ی او اقتصاد ایران را مورد بحث (جستار) قرار می‌دهد.
- I would like to discuss it with you.
- می‌خواهم آن را با تو در میان بگذارم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discuss

  1. verb talk over with another
    Synonyms: altercate, argue, bounce off, canvass, compare notes, confabulate, confer, consider, consult with, contend, contest, converse, debate, deliberate, descant, discept, discourse about, dispute, dissert, dissertate, examine, exchange views on, explain, figure, get together, go into, groupthink, hash over, hold forth, jaw, kick about, knock around, moot, put heads together, reason about, review, sift, take up, thrash out, toss around, ventilate, weigh
    Antonyms: be quiet

ارجاع به لغت discuss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discuss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discuss

لغات نزدیک discuss

پیشنهاد بهبود معانی