امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dispose Of

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb C1
رها کردن، (از شر چیزی) خلاص شدن، کلک چیزی را کندن، دور انداختن، دفع کردن، دورریز کردن، دور کردن و انبار کردن پس مانده‌ها، دفن کردن، از بین بردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Please dispose of the old furniture before the new one arrives.
- لطفاً قبل‌از رسیدن مبلمان جدید، مبلمان قدیمی را دور بریزید.
- The detective needed to dispose of the evidence to cover up the crime.
- کارآگاه باید مدارک و شواهدی را برای پنهان کردن جنایت از بین ببرد.
phrasal verb
برخورد کردن، رسیدگی کردن، جوابگو شدن
- The committee will meet to discuss how to dispose of the remaining funds.
- این کمیته برای بحث در مورد چگونگی رسیدگی کردن باقی‌مانده‌ی وجوه تشکیل جلسه خواهد داد.
- The company must dispose of its outdated inventory before the end of the year.
- شرکت باید قبل‌از پایان سال موجودی قدیمی خود را رسیدگی کند.
phrasal verb
واگذاری کردن، دادن (ثروت و قدرت)
- I will need to dispose of my old car before buying a new one.
- من باید قبل‌از خرید یک ماشین جدید، ماشین قدیمی خود را واگذار کنم.
- He chose to dispose of his shares in the tech startup last month.
- او تصمیم گرفت تا سهام ماه گذشته‌ی خود را در این شرکت نوپا واگذار کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dispose of

  1. verb throw away
    Synonyms: adios, bestow, chuck, deep six, destroy, discard, dump, eighty-six, eliminate, file in circular file, get rid of, give, jettison, junk, kiss, kiss off, make over, part with, relinquish, scrap, sell, transfer, unload
    Antonyms: hold, keep, retain
  2. verb settle a matter
    Synonyms: chop, cut, cut off, deal with, decide, determine, do the trick, end, finish, knock off, polish off, put away, take care of
    Antonyms: begin, continue, start

ارجاع به لغت dispose of

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dispose of» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dispose-of

لغات نزدیک dispose of

پیشنهاد بهبود معانی