معنی disrespectful به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌdɪsrəˈspektfəl ˌdɪsrɪˈspektfəl

آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

صفت تفضیلی:
more disrespectful
صفت عالی:
most disrespectful

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

بی‌احترام، بی‌اعتنا، بی‌ادب، توهین‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- You must not be disrespectful toward your uncle!

- تو نباید به عموی خود بی‌احترامی بکنی!

- disrespectful behavior

- رفتار بی‌ادبانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disrespectful

adjective insulting, rude

Synonyms: aweless, bad-mannered, blasphemous, bold, cheeky, contemptuous, discourteous, disgracious, flip, flippant, fresh, ill-bred, ill-mannered, impertinent, impious, impolite, impudent, insolent, irreverent, misbehaved, nervy, out-of-line, profanatory, profane, sacrilegious, sassy, saucy, smart-alecky, snippy, uncivil, unfilial, ungracious

Antonyms: civil, courteous, mannered, mannerly, nice, respectful

ارجاع به لغت disrespectful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «disrespectful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disrespectful

لغات نزدیک disrespectful

- disrespect
- disrespectable
- disrespectful
- disrespectfully
- disrobe

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel