معنی divination به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˌdɪvəˈneɪʃn ˌdɪvəˈneɪʃn

معنی

noun

غیب‌گویی، پیش‌گویی، فالگیری، تفال، حدس درست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد divination

noun fortune-telling

Synonyms: augury, clairvoyancy, horoscopy, occultism, palmistry, prediction, premonition, prognostication, prophecy, soothsaying

ارجاع به لغت divination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «divination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divination

لغات نزدیک divination

- dividend
- divider
- divination
- divine
- divine comedy

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return