معنی dog-eat-dog به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈdɔːɡˈiːtˈdɔːɡ dɒɡiːtdɒɡ

معنی

adjective

(پر رقابت و خشونت) پرگیرودار، پرتکاپو و سختی، بیرحم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dog-eat-dog

adjective viciously competitive

Synonyms: aggressive, brutal, competitive, cutthroat, every person for themselves, fierce, merciless, ruthless, unmerciful, vicious, voracious, without mercy

ارجاع به لغت dog-eat-dog

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «dog-eat-dog» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dog-eat-dog

لغات نزدیک dog-eat-dog

- dog tag
- dog's-tail
- dog-eat-dog
- dog-faced
- dog-fox

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار