امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Doldrums

American: ˈdoʊl- / / ˈdɑːl- / / ˈdɒːl- British: ˈdɒldrəmz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
(جغرافیا) منطقه آرامگان استوایی، سکوت، افسردگی، منطقه رکود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He seems to be in the doldrums today.
- امروز خیلی افسرده به نظر می‌رسد.
- The oil market is in the doldrums.
- بازار نفت کم رواج است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doldrums

  1. noun depression
    Synonyms: apathy, black mood, blahs, blue funk, blues, boredom, bummer, dejection, disinterest, dismals, downer, dullness, dumps, ennui, funk, gloom, inactivity, indifference, inertia, lassitude, letdown, listlessness, malaise, mopes, slump, stagnation, stupor, tedium, torpor, yawn
    Antonyms: elation, gladness, glee, happiness, joy

Idioms

ارجاع به لغت doldrums

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doldrums» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doldrums

لغات نزدیک doldrums

پیشنهاد بهبود معانی