ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Dolor

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( dolour =) مرض دردناک، ناله، اندوه، پریشانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dolor

  1. noun misery, anguish
    Synonyms: agony, distress, grief, heartache, heartbreak, passion, ruth, sadness, sorrow, suffering
    Antonyms: cheer, happiness, hopefulness

ارجاع به لغت dolor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dolor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dolor

لغات نزدیک dolor

پیشنهاد بهبود معانی