امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dolorous

ˈdɒlərəs ˈdɒlərəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
محنت‌زا، دردناک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- dolorous ballads of death and violence
- ترانه‌های ماتم‌انگیز درباره‌ی مرگ و خشونت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dolorous

  1. adjective miserable, anguished
    Synonyms: afflicted, afflictive, calamitous, deplorable, dire, distressing, doleful, dolent, dolesome, grievous, harrowing, heart-rending, lamentable, lugubrious, melancholy, mournful, painful, plaintive, regrettable, rueful, ruthful, sad, sorrowful, woebegone, woeful, wretched
    Antonyms: cheery, happy, hopeful

ارجاع به لغت dolorous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dolorous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dolorous

لغات نزدیک dolorous

پیشنهاد بهبود معانی