ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Domestically

dəˈmestɪkli dəˈmestɪkli
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more domestically
  • صفت عالی:

    most domestically

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    (کشور) به‌طور داخلی، در داخل، در سطح ملی
    • - Only a quarter of locomotives were domestically produced.
    • - تنها یک‌چهارم لوکوموتیوها در داخل کشور تولید می‌شدند.
    • - The movie made $76 million domestically but only $1.3 million abroad.
    • - این فیلم ۷۶ میلیون دلار در داخل و فقط ۳/۱۱ میلیون دلار در خارج از کشور فروش داشت.
  • adverb
    (به گونه‌ای که به خانه یا خانواده مربوط شود) به‌طور خانگی، به‌طور خانوادگی
    • - I've never been so happy domestically.
    • - هیچ‌وقت تا این حد از نظر خانوادگی خوشحال نبوده‌ام.
    • - The media tries to make us believe that all women are domestically orientated.
    • - رسانه‌ها تلاش می‌کنند ما را به این باور برسانند که همه‌ی زنان خانه‌دار هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

لغات هم‌خانواده domestically

  • adjective
    domestic
  • adverb
    domestically

ارجاع به لغت domestically

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «domestically» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/domestically

لغات نزدیک domestically

پیشنهاد بهبود معانی