ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Door

dɔːr dɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    doors

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable A1
    درب، در، راهرو
    • - Open the door!
    • - در را باز کن!
    • - The door is locked.
    • - در قفل است.
    • - two doors down the hall
    • - دو در دیگر در پایین راهرو
    • - My door is always open to my friends.
    • - در خانه‌ی من همیشه به روی دوستان باز است.
    • - They left the door open for future discussions.
    • - راه را برای مذاکرات بعدی باز گذاشتند.
    • - my next-door neighbor
    • - همسایه‌ی دیوار به دیوار من
    • - the door to success in the stock market
    • - راه موفقیت در بازار سهام
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد door

  1. noun entrance to room, building
    Synonyms: aperture, egress, entry, entryway, exit, gate, gateway, hatch, hatchway, ingress, opening, portal, postern, slammer

Collocations

Idioms

ارجاع به لغت door

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «door» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/door

لغات نزدیک door

پیشنهاد بهبود معانی