ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Double-check

ˌdʌbəlˈtʃek ˌdʌbəlˈtʃek
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • verb - transitive verb - intransitive noun
    دوباره سنجی، بازبینی مجدد
  • verb - transitive verb - intransitive noun
    دوباره سنجی کردن، دوباره بررسی کردن، بازبینی کردن، دوباره دیدن
    • - Double-check all of the receipts.
    • - همه‌ی رسیدها را دوبار بررسی کن.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد double-check

  1. noun Something that checks the correctness of a previous check
    Synonyms: countercheck

ارجاع به لغت double-check

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «double-check» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/double-check

لغات نزدیک double-check

پیشنهاد بهبود معانی