امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dragnet

ˈdræɡnet ˈdræɡnet
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
(تور برای گرفتن جانوران) تورشکاری، دام، تله‌ی توری، تور یا دام مثل تور ماهیگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun countable
(در مورد تبهکاران و غیره) سازمان یا شبکه‌ی تله اندازی، شبکه‌ی دستگیری
- The thieves were caught in a police dragnet.
- دزدان در دام پلیس گرفتار شدند.
- The police have widened their dragnet in their search for the killer.
- پلیس در جستجوی قاتل شبکه‌ی دستگیری خود را گسترده کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dragnet

  1. noun manhunt
    Synonyms: all points bulletin, chase, pursuit, search

ارجاع به لغت dragnet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dragnet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dragnet

لغات نزدیک dragnet

پیشنهاد بهبود معانی