امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dread

dred dred
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dreaded
  • شکل سوم:

    dreaded
  • سوم‌شخص مفرد:

    dreads
  • وجه وصفی حال:

    dreading
  • شکل جمع:

    dreads

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive C2
ترس، بیم، وحشت، ترسیدن (از)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- We awaited the coming of the storm with dread.
- با دلهره در انتظار آمدن توفان بودیم.
- (Shakespeare) the dread of something after death
- هراس از چیزی پس از مرگ
- A burned child dreads the fire.
- بچه‌ی سوخته از آتش وحشت دارد.
- They dread any kind of change.
- آنان از هر گونه تغییر هراس دارند.
- his dread of God's wrath ...
- بیم او از خشم خداوند ....
- Nowadays AIDS is a worldwide dread.
- این روزها بیماری ایدز هراسی جهان‌گیر است.
- a dread disease
- بیماری وحشت‌انگیز
- dread secret weapons
- سلاح‌های مخوف سری
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dread

  1. adjective horrible, terrifying
    Synonyms: alarming, awe-inspiring, awful, creepy, dire, frightening, frightful, shuddersome, terrible
    Antonyms: pleasant, pleasing, welcomed, wonderful
  2. noun fear
    Synonyms: affright, alarm, apprehension, aversion, awe, cold feet, consternation, creeps, dismay, fright, funk, goose bumps, horror, jitters, panic, phobia, stage fright, terror, trepidation, trepidity, worriment
    Antonyms: bravery, confidence, courage, encouragement, want, welcoming
  3. verb anticipate with horror
    Synonyms: apprehend, be afraid, cringe, fear, have cold feet, misdoubt, quake, shrink from, shudder, tremble
    Antonyms: encourage, want, welcome

Collocations

ارجاع به لغت dread

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dread» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dread

لغات نزدیک dread

پیشنهاد بهبود معانی