امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dregs

    dreɡz dreɡz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    plural preposition
    دُرد، باقی‌مانده، چیز پست و بی‌ارزش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - She drank her coffee down to the dregs.
    - او قهوه‌ی خود را تا ته خورد.
    - Dregs had gathered at the bottom of the vinegar bottle.
    - در ته بطری سرکه دُردی جمع شده بود.
    - the dregs of society
    - آشغال‌‌های اجتماع
    - He spoke with some dregs of timidity still in his soul.
    - درحالی‌که هنوز هم اثرات ترس در روحش باقی بود سخن می‌گفت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dregs

    1. noun sediment
      Synonyms: deposits, dirt, draff, lees, residue, settlings, slag, waste
    2. noun bad person
      Synonyms: loser, outcast, rabble, riffraff, scum, trash

    ارجاع به لغت dregs

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dregs» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dregs

    لغات نزدیک dregs

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند