امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Dressing Gown

    ˈdresɪŋˈɡaʊn ˈdresɪŋɡaʊn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پوشاک روبدوشامبر، روپوش خواب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The hotel provided a complimentary dressing gown for guests to use during their stay.
    - هتل یک روبدوشامبر رایگان برای مهمانان در نظر گرفته است تا در طول اقامت خود از آن استفاده کنند.
    - She slipped into her cozy dressing gown.
    - او روبدوشامبر راحت خود را پوشید.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dressing gown

    1. noun robe
      Synonyms: bathrobe, caftan, housecoat, lounging robe, morning dress, robe de chambre, yukata

    ارجاع به لغت dressing gown

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dressing gown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dressing-gown

    لغات نزدیک dressing gown

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند