امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dressy

ˈdresi ˈdresi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
خودساز، متداول، لباس‌دوست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dressy

  1. adjective formal, fashionable
    Synonyms: chic, classy, dressed to kill, dressed to the nines, dressed up, elaborate, elegant, fancy, in high feather, looking sharp, ornate, ritzy, smart, stylish
    Antonyms: casual, dowdy, inelegant, informal, unstylish

لغات هم‌خانواده dressy

ارجاع به لغت dressy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dressy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dressy

لغات نزدیک dressy

پیشنهاد بهبود معانی