امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dripping

ˈdrɪpɪŋ ˈdrɪpɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dripped
  • شکل سوم:

    dripped
  • سوم‌شخص مفرد:

    drips
  • شکل جمع:

    drippings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
چکیده گوشت ،اشک کباب ،جزغال ،(صدای)چکیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- dripping wet
- خیس خیس
- Kabob drippings can be used later.
- چربی کباب را می‌شود بعداً مصرف کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dripping

  1. verb Let or cause to fall in drops
    Synonyms: dropping, trickling, dribbling, plopping, weeping, seeping, leaking, jerking, exuding, boring
    Antonyms: pouring
  2. noun A liquid (as water) that flows in drops (as from the eaves of house)
    Synonyms: drippage
  3. noun The sound of a liquid falling drop by drop
    Synonyms: drip
  4. adverb Extremely wet
    Synonyms: soaking, sopping

ارجاع به لغت dripping

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dripping» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dripping

لغات نزدیک dripping

پیشنهاد بهبود معانی