امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Drool

druːl druːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb
گلیز، آب از دهان تراوش شدن، اظهارخوشحالی کردن، یاوه سرایی کردن، آدم احمق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The three hungry men drooled at the sight of food.
- با دیدن خوراک آب از لب و لوچه‌ی سه مرد گرسنه جاری شد.
- Most babies begin to drool at about four months.
- در حدود چهار ماهگی اکثر نوزادان شروع به گلیز دادن می‌کنند.
- The soup was drooling from old man's mouth.
- سوپ از دهان پیرمرد جاری بود.
- He kept on drooling about his trips.
- او مرتباً درباره‌ی سفرهایش چرند می‌گفت.
- Lovers of Persian music drool over her compositions.
- دوست‌داران موسیقی ایرانی مرده‌ی آهنگ‌های او هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drool

  1. noun saliva
    Synonyms: drivel, expectoration, salivation, slaver, slobber, spit, spittle
  2. verb drivel
    Synonyms: dribble, lick one’s chops, salivate, slaver, slobber, water at the mouth
  3. verb salivate
    Synonyms: dribble, drivel, froth, ooze, run, slabber, slaver, slobber, spit, water, water at the mouth
  4. verb desire, lust after
    Synonyms: dote on, enthuse, fondle, gush, lick chops, make much of, pet, rave, rhapsodize, rhapsody, slobber over, spoil, want

ارجاع به لغت drool

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drool» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drool

لغات نزدیک drool

پیشنهاد بهبود معانی