شکل جمع:
earthsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
charge (or cost or pay) (somebody) the earth
(انگلیس - عامیانه) بسیار گران بودن، خیلی تمام شدن
واقعبین شدن، از عرش به زیر آمدن
(انگلیس) پنهان شدن، به سوراخ (یا لانهی خود) پناه بردن
look (or be or feel) like nothing on earth
عجیب و غریب، زشت و بد
برای تشدید معنی و معمولاً بعد از what و why و who و where به کار میرود
(شکار) جستجو کردن، (پس از جستجو) یافتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «earth» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/earth