امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Eclectic

    ɪˈklektɪk ɪˈklektɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adjective
    گلچین‌کننده، از هرجا گزیننده، برگزیده‌ها

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - His style is his own but his topics are eclectic.
    - سبکش مال خودش است؛ ولی مطالبش گلچین شده است.
    - eclectics who derive most of their theory from Freud but add a little of Young or Adler
    - التقاط‌گرایانی که بیشتر نظریات خود را از فروید گرفته‌اند و کمی هم از یونگ یا ادلر به آن می‌افزایند
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eclectic

    1. adjective comprehensive, general
      Synonyms: all-embracing, assorted, broad, catholic, dilettantish, diverse, diversified, heterogeneous, inclusive, liberal, many-sided, mingled, mixed, multifarious, multiform, selective, universal, varied, wide-ranging
      Antonyms: incomprehensive, narrow, particular, specific, unvaried

    ارجاع به لغت eclectic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eclectic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eclectic

    لغات نزدیک eclectic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی