امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ecosystem

ˈiːkoʊˌsɪstəm ˈiːkəʊˌsɪstɪm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ecosystems

معنی

noun countable
بخشی از جامعه و بوم که تشکیل یک واحد فاعله در طبیعت بدهد. محیط زیست، قسمت‌های زنده و عوامل غیرزنده مؤثر بر آن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ecosystem

  1. noun environment
    Synonyms: ecological community, environs

ارجاع به لغت ecosystem

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ecosystem» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ecosystem

لغات نزدیک ecosystem

پیشنهاد بهبود معانی