معنی EDB به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation

شیمی (ethylene dibromide) اتیلن دی‌ بروماید (نوعی مایع بی‌رنگ سمی)

لیست لغات شیمی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The use of EDB in agriculture has been banned due to its toxic effects on the environment and human health.

- استفاده از EDB (اتیلن دی‌ بروماید) در کشاورزی به دلیل تأثیرات سمی آن بر محیط‌زیست و سلامت انسان ممنوع شده است.

- The production and import of EDB have been banned in many countries.

- تولید و واردات EDB در بسیاری از کشورها ممنوع شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت EDB

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «EDB» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/edb

لغات نزدیک EDB

- edamame
- edaphic
- EDB
- edd or edd
- edda

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند