امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Eerie

    ˈɪri ˈɪəri
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      eerier

    • صفت عالی:

      eeriest

    توضیحات

    همچنین eery نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار eerie رایج است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    (به‌طور ترس‌آور) اسرارآمیز، (به‌طور هراس‌انگیز) عجیب‌و‌غریب، ترسناک و عجیب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Walking alone in a cemetery at night is an eerie experience.
    - شب هنگام تنها در گورستان قدم زدن دلهره‌آور است.
    - the eerie noise
    - صدای ترسناک و عجیب
    - An eery stillness had settled over the city.
    - سکوت اسرارآمیزی شهر را فراگرفته بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد eerie

    1. adjective spooky
      Synonyms: awesome, bizarre, crawly, creepy, fantastic, fearful, frightening, ghostly, mysterious, scary, spectral, strange, supernatural, superstitious, uncanny, unearthly, weird
      Antonyms: funny, normal, ordinary, silly

    ارجاع به لغت eerie

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «eerie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eerie

    لغات نزدیک eerie

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند