امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Effete

ɪˈfiːt ɪˈfiːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
از کارافتاده، فرسوده، نیروی خود را ازدست داده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد effete

  1. adjective spoiled, exhausted
    Synonyms: burnt out, corrupt, debased, decadent, decayed, declining, decrepit, degenerate, dissipated, dissolute, drained, enervated, enfeebled, far-gone, feeble, immoral, obsolete, overrefined, overripe, played out, soft, spent, vitiated, washed-out, wasted, weak, worn out
    Antonyms: capable, tireless
  2. adjective unproductive
    Synonyms: barren, fruitless, impotent, infecund, infertile, sterile, unfruitful, unprolific
    Antonyms: productive, useful, working

ارجاع به لغت effete

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effete» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/effete

لغات نزدیک effete

پیشنهاد بهبود معانی