امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Efficacy

ˈefəkəsi ˈefəkəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
اثر، تأثیر، سودمندی، درجه تأثیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The efficacy of these curative measures is still in doubt.
- فایده‌ی این اقدام‌های درمانی هنوز مورد شک است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد efficacy

  1. noun efficiency; productiveness
    Synonyms: ability, adequacy, capability, capableness, capacity, competence, effect, effectiveness, efficaciousness, energy, force, influence, performance, potency, power, strength, success, sufficiency, use, vigor, virtue, weight
    Antonyms: failure, inefficacy, inefficiency, unproductiveness, uselessness, weakness

ارجاع به لغت efficacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «efficacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/efficacy

لغات نزدیک efficacy

پیشنهاد بهبود معانی