امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eggbeater

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(ابزار برای به‌هم زدن تخم‌مرغ) تخم‌مرغ‌زن، هم‌زن، درآمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eggbeater

  1. noun An aircraft without wings that obtains its lift from the rotation of overhead blades
    Synonyms: helicopter, chopper, whirlybird
  2. noun A mixer for beating eggs or whipping cream
    Synonyms: eggwhisk

ارجاع به لغت eggbeater

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eggbeater» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eggbeater

لغات نزدیک eggbeater

پیشنهاد بهبود معانی