امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Egocentric

ˌiːɡoʊˈsentrɪk ˌiːɡəʊˈsentrɪk / / ˌeɡ-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more egocentric
  • صفت عالی:

    most egocentric

معنی

noun adjective
خودپسندی، خودبین، خودمدار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد egocentric

  1. adjective thinking very highly of oneself
    Synonyms: conceited, egoistic, egoistical, egomaniacal, egotistic, egotistical, individualist, individualistic, megalomaniac, narcissistic, pompous, self-absorbed, self-centered, self-concerned, self-indulgent, self-interested, selfish, self-loving, self-serving, stuck-up, vainglorious, wrapped up in oneself
    Antonyms: altruistic, humble, modest, reserved, selfless, shy, submissive, timid, unassuming

ارجاع به لغت egocentric

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «egocentric» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/egocentric

لغات نزدیک egocentric

پیشنهاد بهبود معانی