امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Elope

    ɪˈloʊp ɪˈləʊp
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      eloped

    • شکل سوم:

      eloped

    • سوم‌شخص مفرد:

      elopes

    • وجه وصفی حال:

      eloping

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    verb - intransitive
    فرار کردن با معشوق، (درمورد زن یا شوهر) گریختن، فرار کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The landlord's daughter eloped to Tabriz with the gardener.
    - دختر ارباب با باغبان به تبریز فرار کردند.
    - He eloped from his creditors.
    - از طلبکارانش فرار می‌کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد elope

    1. verb run away to be married
      Synonyms: abscond, bolt, decamp, disappear, escape, flee, fly, go secretly, go to Gretna Green, leave, run off, skip, slip away, slip out, steal away

    ارجاع به لغت elope

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «elope» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/elope

    لغات نزدیک elope

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی