امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Emission

ɪˈmɪʃn ɪˈmɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    emissions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable C1
صدور، نشر، انتشار، پخش، گسیلش، برون‌فرست، ارسال، تابش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The emission of radiation from nuclear reactors can be harmful to human health.
- برون‌فرست اشعه‌ی رادیواکتیو از راکتورها ممکن است به سلامتی انسان آسیب برساند.
- the emission of warmth from a banked fire
- پخش گرما از آتش افروخته
- the emission of experimental signals toward nearby stars
- ارسال علائم آزمایشی به سوی ستاره‌های نزدیک
noun countable C1
آلایندگی، خروج، برون‌ریزی
- The power plant was fined for exceeding their allowed emissions.
- نیروگاه به‌دلیل آلایندگی بیش‌از حد مجاز جریمه شد.
- Scientists are studying the effects of oceanic emissions on marine life.
- دانشمندان درحال بررسی اثرات برون‌ریزی اقیانوسی بر زندگی دریایی هستند.
noun plural countable
(محیط‌زیست) (آلودگی یا گازهای گلخانه‌ای) انتشار
- The emission of greenhouse gases contributes to global warming.
- انتشار گازهای گلخانه‌ای موجب گرمایش زمین می‌شود.
- We need to reduce our emissions in order to protect the environment.
- برای حفاظت از محیط‌زیست باید انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را کاهش دهیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emission

  1. noun issuance, diffusion
    Synonyms: discharge, ejaculation, ejection, emanation, exhalation, exudation, issue, radiation, shedding, transmission, utterance, venting
    Antonyms: concealment, containment, refrain, repression, suppression, withholding

ارجاع به لغت emission

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emission

لغات نزدیک emission

پیشنهاد بهبود معانی