امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Emoticon

ɪˈmoʊtɪkɑːn ɪˈməʊtɪkɒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    emoticons

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
شکلک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- There was also a smiley face emoticon drawn on the sheet.
- همچنین شکلک لبخند پایین کاغذ کشیده شده بود.
- a heart emoticon
- شکلک قلب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد emoticon

  1. noun keyboard symbol code, :-)
    Synonyms: emotag, smiley, winkey

ارجاع به لغت emoticon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «emoticon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/emoticon

لغات نزدیک emoticon

پیشنهاد بهبود معانی