امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Energy

ˈenərdʒi ˈenədʒi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    energies

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable B1
نیرو، قدرت، توان، توانایی، زور، قوت، انرژی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- to apply all one's energy
- همه‌ی نیروی خود را به کار بردن
- She is full of energy and always ready for a new challenge.
- او پر از انرژی است و همیشه برای چالش جدید آماده است.
- Exercise is a great way to boost your energy levels and improve your health.
- ورزش راهی عالی برای افزایش میزان قوت و بهبود سلامت است.
noun B1
سوخت، انرژی
- Most of the Earth's energy is from the Sun.
- بیشتر انرژی کره‌ی زمین از خورشید است.
- Japan faced an energy shortage.
- ژاپن با کمبود سوخت روبه‌رو شد.
noun uncountable B1
فیزیک انرژی، کارمایه، نیرو
- The sun gives off enormous amounts of energy in the form of light and heat.
- خورشید مقادیر زیادی انرژی به شکل نور و گرما از خود ساطع می‌کند.
- It takes a lot of energy to move heavy objects.
- برای جابه‌جایی اجسام سنگین کارمایه‌ی زیادی لازم است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد energy

  1. noun person’s spirit and vigor
    Synonyms: activity, animation, application, ardor, birr, dash, drive, effectiveness, efficacy, efficiency, élan, endurance, enterprise, exertion, fire, force, forcefulness, fortitude, get-up-and-go, go, hardihood, initiative, intensity, juice, life, liveliness, might, moxie, muscle, operativeness, pep, pizzazz, pluck, potency, power, puissance, punch, spirit, spontaneity, stamina, steam, strength, toughness, tuck, vehemence, verve, vim, virility, vitality, vivacity, zeal, zest, zing, zip
    Antonyms: idleness, inactivity, laziness, lethargy, tiredness
  2. noun generated power
    Synonyms: application, burn, conductivity, current, dynamism, electricity, force, friction, gravity, heat, horsepower, juice, kilowatts, magnetism, potential, pressure, radioactivity, rays, reaction, response, service, steam, strength, voltage, wattage

لغات هم‌خانواده energy

ارجاع به لغت energy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «energy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/energy

لغات نزدیک energy

پیشنهاد بهبود معانی