امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ensilage

ˈensɪlɪdʒ ˈensɪlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عمل انبارکردن (علیق یا غله در سیلو یا گودال بی‌هوایی که آن را تازه نگاه دارد) علیق یا غله‌ای که بدین‌ترتیب نگاه‌داشته شود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ensilage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ensilage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ensilage

لغات نزدیک ensilage

پیشنهاد بهبود معانی