امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Enticement

enˈtaɪsmənt ɪnˈtaɪsmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اغوا، فریب، به دام انداختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد enticement

  1. noun allurement; persuasion
    Synonyms: attraction, bait, blandishment, cajolery, coaxing, come hither, come-on, decoy, fascination, inducement, inveiglement, lure, mousetrap, promise, seduction, snare, sweetener, sweetening, temptation, trap
    Antonyms: disgust, dissuasion, repulsion

ارجاع به لغت enticement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «enticement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/enticement

لغات نزدیک enticement

پیشنهاد بهبود معانی