امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Envoi

American: ˈenvoɪ British: ˈenvoɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( envoy =) فرستاده، مأمور، نماینده، ایلچی، مأمور سیاسی، (گ) سخن آخر، شعر ختامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت envoi

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «envoi» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/envoi

لغات نزدیک envoi

پیشنهاد بهبود معانی