امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Epoxy

ˌɪˈpɑːksi ɪˈpɒksi ɪˈpɒksi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective noun plural
شیمی اپوکسی، اندود پلاستیکی، چسب پلاستیکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد epoxy

  1. noun A thermosetting resin; used chiefly in strong adhesives and coatings and laminates
    Synonyms: epoxy-resin, epoxy glue

ارجاع به لغت epoxy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «epoxy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/epoxy

لغات نزدیک epoxy

پیشنهاد بهبود معانی