امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Equalization

    ˌikwələˈzeɪʃn̩ ˌiːkwəlaɪˈzeɪʃn̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    تساوی، برابری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun
    برابر کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد equalization

    1. noun The act of making equal or uniform
      Synonyms: equalisation, leveling

    ارجاع به لغت equalization

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «equalization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/equalization

    لغات نزدیک equalization

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel